موسیقی کودک (ارف)
متد آموزش موسیقی ارف که مبدع و مبتکر آن کارل ارف (۱۸۹۵-۱۹۸۲) آهنگساز آلمانی بوده سالها است که در کشورهای مختلف دنیا اجرا می شود ؛ این متد در ایران سال ۱۳۴۸ توسط دکتر سعید خدیری که دانش آموختة مکتب ارف در آلمان بود ، مطرح شد وازآن زمان کارگاه موسیقی کودکان و نوجوانان سازمان رادیو تلویزیون تحت نظر وی شیوه آموزش موسیقی بر مبنای متد ارف را آغاز کرد.
در متد اُرف عناصری مثل بیان،آواز، ریتم و حرکت مبنا قرار می گیرند که با گرایش به موسیقی ،نمایش وحرکت به صورت تجربی ، توانائی های ذهنی و جسمی، مهارت های شنیداری و رفتاری کودکان،ذوق تشخیص موسیقی و زیبائی شناسی آنها را تقویت می کند و از طریق استفاده از سازهای بسیار ساده از نظر ساختمان و طرز اجرا، استعداد کودکان را پرورش می دهد.
پیانو
پیانو به عنوان مادر سازها و کاملترین ساز نیز شناخته میشود؛ علت نسبت دادن این لقبها به این ساز آن است که پیانو قادر است محدودهٔ بسیار گستردهای از اصوات را تولید کند در حالی که سایر سازهای اصیل موسیقی تنها بخشی از این محدودهٔ صدا را تولید میکنند. پیانو در شکل فعلیاش به طور معمول هفت اکتاو دارد و قادر به تولید فرکانسهایی از حدود ۲۰ تا ۵۰۰۰ هرتز میباشد، در حالی که در مقام مقایسه ساز ویولن تنها قادر به تولید کمتر از چهار اکتاو و بهترین خوانندهها تنها قادر به خواندن کمتر از سه اکتاو صدا هستند.
گیتار
گیتار نوعی ساز زهی است که با پیک یا انگشت نواخته میشود و از این جهت که سیمهای آن در اثر ارتعاش تولید صدا میکنند، به سازهای گروه کوردوفون (به انگلیسی: Cordophones) یا زهصدا تعلق دارد. این ساز علاوه بر داشتن قدمت تاریخی قابل توجه (چه از لحاظ ساختار آن و چه از لحاظ تکنیکهای نوازندگی) توانستهاست همگام با تحولات موسیقی غرب پیشرفت چشمگیری داشته باشد؛ که در نتیجه گونههای متفاوتی از آن بوجود آمده و هم اکنون جایگاه ویژهای در موسیقی جهان دارد.
ویولون
ویولن ساز زهی و آرشهای است. این ساز کوچکترین عضو سازهای زهی-آرشهای است. برای نواختن معمولاً روی شانه چپ قرار میگیرد و با آرشه که در دست راست نوازنده است نواخته میشود.
کوک سیمهای ویولن از زیر به بم به ترتیب: می (سیم اول)، لا (سیم دوم)، ر (سیم سوم)، سل (سیم چهارم). اصوات سیمهای مجاور نسبت بهیکدیگر فاصله پنجم درست را تشکیل میدهند. در این وسعت صدا ویولن قادر است تمام فواصل کروماتیک و کوچکتر از آن را اجرا نماید.
صداسازی و آواز
عمل تولید اصوات موسیقایی با استفاده از صدای انسان است. تفاوت آن با سخن گفتن معمولی در ریتم و تونالیته و نکنیک آن است. کسی که آواز میخواند را آوازهخوان ، خواننده یا وُکالیست مینامند. آوازهخوانان گونهای از موسیقی را اجرا میکنند که آواز نامیده میشود و ممکن است با همراهی یا بدون همراهی ساز باشد.
مبانی موسیقی و سُلفِژ
سُلفِژ (به فرانسوی: Solfège) یا سرایش، در موسیقی، تکنیکی آموزشی برای آموزش نواک و آوازخوانی است که در آن هر نُتِ میزان با سیلاب خاصی که سیلابُ سُلفژ (یا سُلافاسیلاب) نامیده میشود، خوانده میشوند. هفت سیلاب که عملاً استفاده میشوند عبارتاند از: دو، رِ، می، فا، سُل، لا، سی (یا تی).
برای سلفژ تعاریف متعددی بیان میشود. سلفژ را میتوان خواندن مجموعهای از نتها بهصورت پیدرپی و پشتسرهم و با رعایت قوانین نتها و سکوتها معرفی کرد. پایۀ یادگیری سلفژ دانستن ارزش زمانیِ هر نت است و درکنار این باید ارزش زمانیِ هر سکوت را نیز بدانیم.سلفژ از دروس مهم و همیشگی هنرستانها، دانشگاهها و کنسرواتورهای موسیقی دنیاست و تمام نوازندگان، خوانندگان، آهنگسازان، تنظیمکنندگان موسیقی و رهبران ارکستر و تمام فعالان عرصۀ موسیقی باید تسلط کامل برروی این درس داشتهباشند.
فلوت ریکوردر
فلوت ریکوردر (به انگلیسی: Recorder) نام سازی بادی-چوبی از نوع قمیش دار ساده، از خانودهٔ نیانبان و نوعی فلوت است. این ساز در محدودههای صوتی سوپرانو، آلتو، تنور و باس در دو اکتاو موجود است. ریکوردر یک ساز مناسب برای آموزش موسیقی به کودکان است.
تمبک
یکی از سازهای کوبهای ایرانی است. این ساز پوستی، از نظر سازشناسی جزء طبلهای جامشکل محسوب میشود که از این خانواده میتوان به سازهای مشابه مانند داربوکا در کشورهای عربی و ترکیه و همچنین زیربغلی در افغانستان اشاره کرد.
دَف
یکی از سازهای کوبهای در موسیقی ایرانی است که شامل حلقهای چوبی است که پوست نازکی بر آن کشیدهاند و با ضربههای انگشت مینوازند. این ساز از سازهای ضربی ایرانی شبیه به دایره ولی بزرگتر از آن و با صدای بمتر است. چنانکه از کتابهای موسیقی و نوشتهها و اشعار بر میآید، در دوره اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار میرفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار میبردند. در کتابهای لغت در معنی دف یا دایره مینویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقهها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو میکشیدند.
سنتور
ساز زهی کوبهای موسیقی ایرانی و از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیمهای بسیاری است و با دو زخمه چوبی نواخته میشود. رایجترین نوع سنتور (۹ خرکی) دارای ۷۲ سیم است که به دستههای ۴ تایی و در ۱۸۸ دسته تقسیم میشود.
سنتور، سازی کاملاً ایرانی است که برخی ساخت آن را به ابونصر فارابی نسبت میدهند. برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمانهای بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفتهاست، چنانکه امروزه گونههای مشابه این ساز در عراق، ترکیه، سوریه، مصر، پاکستان، هند، تاجیکستان، چین، ویتنام، کره، اوکراین و دیگر کشورهای آسیای میانه و نیز در یونان نواخته میشود.
تار
تار از سازهای زهی و ایرانی است که با زخمه نواخته میشود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و دیگر نواحی نزدیک قفقاز برای نواختن موسیقی کلاسیک این کشورها و بخشها رایج است. واژه تار خودش در فارسی به معنی رشته است. هرچند که ممکن است معنی یکسانی در زبانهای تحت تأثیر فارسی و یا دیگر زبانهای ایرانی تبار مثل کردی داشته باشد. این باعث شده است که کارشناسان ایرانی بر این باور باشند که تار ریشه مشترکی میان همه اقوام ایرانی تبار در جایی که از سوی ایرانیکا با قاطعیت به نام قاره فرهنگی ایرانیان نامیده شده دارد.
سه تار
سهتار از سازهای زهی و مضرابی موسیقی ایرانی است که با ناخن انگشت اشارهٔ دست راست[توضیح ۱] نواخته میشود. این ساز، دارای ۴ سیم از جنس فولاد و برنج است که به موازات دسته، از کاسه تا پنجه کشیده شدهاند. سهتار دارای ۲۵ پردهٔ قابل حرکت از جنس رودهی حیوانات یا ابریشم است. صدای آن ظریف و تو دماغی و تا حدودی غمگین است.سهتار پیشتر همخانواده با سازهایی چون دوتار و تنبور بوده است و امروزه به تار بسیار نزدیکتر است. در موسیقی دستگاهی ایران استفاده از سهتار بسیار رواج دارد؛ گرچه بیشتر برای تکنوازی مورد استفاده قرار میگیرد.
سازدهنی یا هامونیکا
سازدهنی دیاتونیکی (Diatonic) که ما هماکنون میشناسیم، در اوایل قرن نوزدهم، در آلمان ساخته شدهاست. این ساز بهوسیلهٔ موج مهاجرین ترککنندهٔ آلمان، بهایالات متّحده و بریتانیای کبیر برده شد و در اواسط قرن نوزدهم، در سراسر جهان، نواخته میشدهاست.
سازدهنی کروماتیک (Chromatic)، در سال ۱۹۱۸ اختراع شد و از آنجایی که شامل هر دوازده نیمپردهٔ گام کروماتیک میباشد، به شما اجازه میدهد که آهنگ کاملتری را بنوازید؛ مانند قطعههای جاز و کلاسیک؛ و همچنین برای نوازندگی تا حدود زیادی کاملتر است.
در مدل ۱۶ سوراخه سازدهنی کروماتیک، ۴ اکتاو کامل برای اجرای قطعات وجود دارد که اجازه نواختن هر قطعهای را میدهد.